افسر

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

تفسیر1

دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۱۰ ق.ظ

زلالی از چشمه ی تسنیم

فصل یکم: زبان قرآن کریم

کتابی که برای هدایت همگان تنزل یافته و از نظر وسعت حوزه رهنمودْ جهان‏شمول است، باید از دو ویژگی برخودار باشد:

1 ـ به زبانی جهانی سخن بگوید تا همگان از معارف آن بهره‏مند باشند و هیچ کس بهانه نارسایی زبان و بیگانگی با فرهنگ آن را خار راه خود نبیند و از پیمودن صراط سعادت‏بخش آن باز نایستد.

2 ـ محتوایش برای همگان مفید و سودمند بوده، احدی از آن بی‏نیاز نباشد.

زبان جهانی فطرت

یگانه زبانی که عامل هماهنگی جهان گسترده بشری است، زبان «فطرت» است. مراد ما از زبان قرآن و مردمی بودن آن، سخن گفتن به فرهنگ مشترک مردم است. انسانها گرچه در لغت و ادبیات از یکدیگر بیگانه‏اند و در فرهنگهای قومی و اقلیمی نیز با هم اشتراکی ندارند، اما در فرهنگ انسانی که همان فرهنگ فطرتِ پایدار و تغییرناپذیر است، با هم مشترکند.

قرآن حتماً در تبیین ره‏آورد خودْ بَیِّن و روشن است، نه مبهم و مجمل و نیازمند به روشنگر؛ معارف قرآنی مراتب فراوانی دارد و هر مرتبه آن، بهره گروهی خاص است؛ «کتاب الله عزّ وجلّ علی أربعة أشیاء: علی العبارة والإشارة واللّطائف والحقائق. فالعبارة للعوام والإشارة للخواص واللّطائف للأولیاء والحقائق للأنبیاء». (أفلا یتدبّرون القرآن أم علی قلوب أقفالها)؛ معارف قرآنی در دل بسته نفوذ نمی‏کند.

عمومی بودن فهم قرآن و میسور بودن درک معارفش برای همگان، بدین معناست که اگر کسی به قواعد ادبیات عرب و سایر علوم پایه مؤثر در فهم قرآن آگاه بود حق تدبر در مفاهیم آن را دارد و می‏تواند به حاصل استنباط خود استناد و احتجاج کند.

شیوه‏های تبیین معارف در قرآن

سرّ استفاده از روشهای گوناگون در دعوت و تعلیم، آن است که انسانها گرچه از فرهنگ مشترک فطری برخوردارند، لیکن در هوشمندی و مراتب فهم یکسان نیستند. قرآن کریم افزون بر آن که برای نوع معارف خود برهان اقامه می‏کند برای عمومی کردن فهم آنها مَثَل نیز می‏زند.

تفاوت قرآن با کتب علمی، در تبیین معارف

قرآن کریم نمی‏تواند مانند کتب علمی تنها به تبیین مسائل علمی و جهانشناسانه بپردازد و یا مانند کتب اخلاقی تنها به اندرز بسنده کند یا همتای کتابهای فقهی و اصولی به ذکر احکام فرعی و مبانی آنها اکتفا کند:

1 ـ استفاده گسترده از تمثیل برای تنزّل دادن معارف سنگین و متعالی.

2 ـ بهره‏گیری از شیوه جدال احسن و پایه قرار دادن پیش‏فرضهای مقبولِ خصم، در احتجاج با کسانی که در برابر اصل دین یا خصوص قرآن سرسختی نشان می‏دهند.

3 ـ آمیختن «معارف و احکام» با «موعظه و اخلاق»، و «تعلیم کتاب و حکمت» با «تربیت و تزکیه نفوس» و پیوند زدن مسائل نظری با عملی و مسایل اجرایی با ضامن اجرای آن. مانند این که پس از دستور روزه‏داری به هدف آن، که تحصیل تقواست اشاره می‏کند: (یا أیّها الّذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لعلکم تتقون).

4 ـ داوری قاطع نسبت به اقوال و آرایی که از دیگران نقل می‏کند. از این رو، اگر مطلبی را نقل کند و سخنی در ابطال و ردّ آن نیاورد نشانه امضا و پذیرش آن است.

5 ـ پیوند دادن مسائل جهان‏شناسی با خداشناسی.

6 ـ گزینش صحنه‏های درس‏آموز تاریخی در تبیین قصه‏ها.

7 ـ محور اصلی تعلیم در کتب بشری علومی است که دستیابی به آنها میسور است؛ اما مدار تعلیم در قرآن کریم علوم و معارفی است که انسانها بدون استمرار از نور وحی توان دستیابی به آن را ندارند.

8 ـ بیان مصداق و پرهیز از کلّی‏گویی.

9 ـ تکرار مطالب. تکرار در قرآن کریم از آن روست که قرآن کتاب نور و هدایت است و در مقام هدایت لازم است مطلب واحد در هر مناسبت با زبانی خاص ادا شود تا ویژگی موعظه داشته باشد، سرّ لزوم تکرار در کتاب هدایت آن است که شیطان و نفس اماره که عامل ضلالت و عذابند، پیوسته به اضلال آدمی مشغولند از این رو تکرار ارشاد و هدایت نیز ضروری است.

10 ـ یکی از ظرافتهای ادبی و هنری در بیان قرآنی تغییر ناگهانی سیاق است.

ادامه دارد...

  • ۹۳/۰۴/۱۶
  • محمد قائمی راد

نظرات  (۱)

قرآن حتماً در تبیین ره‏آورد خودْ بَیِّن و روشن است، نه مبهم و مجمل و نیازمند به روشنگر...

ببخش برادر من متوجه نقش اهل بیت در تبیین آیات قرآن نشدم ؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی