در نقد فیلم «physician»
بسم الله الرحمن الرحیم
هالیوود سعی کرده است که همواره جاده صاف کن سیاست های غرب باشد. از این روی سعی می کنم هر از چند گاهی یکی از فیلم های ایشان را در وسع خود به ورطه ی نقد بکشانم و شروع با فیلمی در رابطه ی ابن سینا ساخته ی 2013 می باشد با نام «physician» :
1- طب سنتی و مدرن: اولین نکته ای که می خواستم در رابطه با این فیلم بیان کنم نمایش سیری تحریف شده از تاریخ طب است. البته این احتمالا مهم ترین محل هدف این فیلم نیست، ولی رویی ترین لایه ی آن است. در این فیلم شما به وضوح شاهد این هستید که پزشکی مدرن غرب، همان شکل تکامل یافته طب سنتی ماست که فردی اروپایی توسط افزودن درمان بیماری های درون به وسیله جراحی به آن (جالب این است که جراحی از مهم ترین نقاط اشکال طب سنتی به مدرن است) طب سنتی را توسعه داد و با خود به غرب منتقل کرد, در حالی که در ایران و توسط آتش نفرت روحانیون نابود شد. شاید جایگاه طب سنتی کنونی در این فیلم همان طبیب پیر دوره گرد «سلمان» باشد. ساخته شدن این فیلم در زمانی که طب سنتی حیاتی تازه یافته است، خود جای بسی تامل دارد.
2- تعارض علم و دین: یکی دیگر از نکات قابل توجه در این فیلم، که شاید مهم ترین محل بحث و تاکید فیلم هم باشد، داستان تکراری جدایی علم از دین است. البته اصل این دعوا مربوط به خود غرب است (نگاه اسلام به این قضیه در کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی تبیین شده است که خلاصه آن در همین وبلاگ موجود است) ولی سعی داشته اند که با واژگون نشان دادن اسلام و ایران این دعوا را در آن هم وارد کنند، در حالی که جناب ابن سینا خود از بزرگ ترین علماء و اسلام شناسان است. ولی این فیلم سعی داشته است که جریان علمی او را در مقابل جریان دینی حوزویون قرار دهد، و حتی چهره او هم به گونه ای طراحی شده است که شباهتی به علمای تشیع ندارد و تا جای ممکن در فیلم هیچ حرفی از دین به میان نمی آورد. در طرف مقابل روحانیت با همان عمامه های مشکی و عبا و منابر و مساجد، به پست ترین شکل ممکن نمایش داده می شوند که کاملا مشخص است هدف خصوص علمای شیعه می باشند، جریانی که کاملا از فضای عموم مردم جدا نشان داده می شود و حتی به کشتار آن ها می پردازد که در جای خود به شرح آن می پردازیم.
3- پادشاهی ایران: تصویری که این فیلم از پادشاه وقت ایران به نمایش می گذارد، همان نگاهی است که غرب می خواهد از پادشاهی ایران تا پایان دوره پهلوی منتقل کند. زمانی که پادشاه ایران از نقش اول فیلم می خواهد که بگوید آیا او را ستمگر می بیند یا دوست؟ او پاسخ می دهد: هر دو، در حالی که این سیاق سوال می طلبد که دو گزینه مقابل هم مطرح شود، ستمگر یا دادگر، دوست یا دشمن، ولی این نوع پرسش هوشمندانه، به این دلیل مطرح می شود که منعکس کننده نگاه غرب به نظام پادشاهی ایران باشد«دوستی ستمگر». همان طور که ابن سینا در فیلم بیان می کند، حضور این پادشاه ستمگر، بهتر از حکومت روحانیون ضدعقل است. هم چنین پیروزی سلجوقیان را می توان بازسازی ای از انقلاب اسلامی دانست با تقریر تحریف شده و غربی آن.
4- یهود: اگر در فیلم های بالیوودی باید همیشه شاهد یک داستان عاشقانه در متن یا حاشیه فیلم باشیم، در فیلم های هالیوودی این یهودی ها هستند که در هر فیلمی به بهانه ای حضور دارند. در فیلم نیز حضور آن ها را شاهد هستیم. کسانی که با پادشاهی ایران رابطه خوبی دارند، ولی روحانیون به خون آن ها تشنه اند و حتی در قسمتی از فیلم قصد سوزاندن آن ها را دارند که انسان را به یاد افسانه هلوکاست می اندازد، قشری پاکدامن که وقتی نقش اصلی فیلم مرتکب گناهی می شود در حالی که خود را به عنوان یک فرد یهودی جا زده است، اعتراف می کند که از آن ها نیست و یهودی ها انسان های شریفی هستند. برتری این مکتب نسبت به اسلام زمانی به نمایش در می آید که یک یهودی در بحث با یک مسلمان، هدف خود را در روز معاد ملاقات خدا می داند، در حالی که فرد مسلمان هدف خود را حوریان بهشتی و چشمه هایی از شراب معرفی می کند. یهودی ها در این فیلم قشری فرهیخته هستند که از اروپاییان مسیحی در عصر خود، متمدن تر هستند.
5- فرهنگ اسلامی-ایرانی: همان طور که در مطالب سابق الذکر به آن اشاره شد، فرهنگ و اعتقادات مردم در این فیلم، جدای از روحانیت نمایش داده می شود و حتی در انتهای فیلم، روحانیون به کشتار مردم می پردازند. مردمی که همیشه در حال رقص، شراب خواری و خوش گذرانی هستند و اصفهان شهری مالامال از فاحشه ها و اعتقادشان به دین آن گونه ای است که یک نمونه آن در بحث جوان مسلمان و یهودی مطرح شد. در قسمتی دیگر از این فیلم و در مشاجره همین دو جوان، مرد یهودی جوان مسلمان را فردی شکمباره می خواند، صفتی که در حقیقت هم برازنده اوست. البته نکته مهم دیگر این است که ضربه اصلی فیلم به اسلام است، زیرا گاهی اشخاصی با شخصیت های قابل قبول نیز در میان ایرانیان یافت می شدند که عمدتا به دینی غیر اسلام معتقد بودند، مانند پیرمردی که در بیمارستان بوعلی جان داد و فرد زردشتی بود.
در نهایت نکته قابل ذکر این است که بسیاری از مضامین مورد نظر هالیوود و سیاست های آن از بررسی به هم پیوسته ی این فیلم ها به دست می آید. ان شاء الله در آینده به نقد فیلمی دیگر خواهیم پرداخت.
- ۹۳/۰۴/۱۷