خـورشـیـد پـشـت ابـر مـن انـگـار مـانـدنـیـست بـر دوش خلـق مهنت این بار ماندنیست
یک بوسه نیست سهم من ازخاک پای دوست حسرت به روی این لب بیمار ماندنیست
مـا وسـعــمـان بـه قـیـمـت یـوسـف نـمی رسد او سال هـا بـدون خـریـدار مـاندنـیـست
تـا بـوف هـا بـه بـام سـیـاسـت نـشـسـتـه انـد این شام شوم تیره تراز تار ماندنـیـسـت
وقـتـی کـه انـتـظـار فـقـط در نـشــستــن است این جمعه هاواین همه تکرار ماندنیست
- ۲ نظر
- ۰۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۰۸