بیانات آقا(16/4/93)
تلخیص بیانات در دیدار مسئولان نظام ۱۳۹۳/۰۴/۱۶
رمضان را «مبارک» نامیدهاند؛ علّت این است که راه نجات از آتش و فوز به جنّت است، که در دعای روز اول ماه رمضان [میخوانیم]: وَ هذا شَهرُ العِتقِ مِنَ النّارِ وَ الفَوزِ بِالجَنَّة. دوزخ الهی و بهشت الهی در همین دنیا موجود است. آنچه در آخرت تحقّق پیدا میکند، باطن چیزی است که در اینجا است. ما میتوانیم سِیر از دوزخ به بهشت را انجام بدهیم؛ اسم این «توبه» است. لذا در دعا وارد شده است: وَ هذا شَهرُ اِلانابَةِ وَ هذا شَهرُ التَّوبَة». از برکات ماه مبارک رمضان دعاهایی است که در این ماه وارد شده است، که هم کیفیّت سخن گفتن با خدا را، هم معارف بسیاری را که نظیر آن را انسان حتّی در روایات متعارف اخلاقی پیدا نمیکند، به ما تعلیم میدهند. من دو فِقره از دعاهای این ماه را انتخاب کردهام که عرض کنم. انتخاب این دو فِقره هم بهخاطر نیاز امروز است؛ یک دعا، دعای روز اوّل ماه مبارک رمضان است که من از این دعا، این فِقره را انتخاب کردهام: اَلَّلهُمَّ اجعَلنا مِمَّن نَوَی فَعَمِلَ؛ پروردگارا ! ما را از کسانی قرار بده که با نیّت، عمل انجام میدهند؛ عملی که از پیش معلوم است به سمت چه مقصدی است. جملهی دوّم: وَ لا تَجعَلنا مِمَّن شَقِیَ فَکَسِل؛ ما را از آن تیرهروزانی قرار نده که دچار تنبلی هستند. جملهی سوّم: وَ لا مِمَّن هُوَ عَلی غَیرِ عَمَلٍ یَتَّکِل؛ ما را از کسانی قرار نده که تکیهشان به چیزی غیر از عمل است. دعای دوّم، دعای هرروز ماه است؛ وَ اَذهِب عَنّی فیهِ النُّعاسَ وَ الکَسَلَ و السَّأمَةَ و الفَترَةَ وَ القَسوَةَ وَ الغَفلَةَ وَ الغِرَّة؛ پروردگارا! من را از این خصلتها و از این خصوصیّات برکنار بدار؛ اوّل «النُّعاس»، خوابآلودگی؛ دوّم «الکَسَل»، تنبلی؛ سوّم «السَّأمَة»، دلزدگی؛ بعد «الفَترَة» یعنی سهلانگاری ؛ بعد «القَسوَة»، سختدلی ؛ بعد «الغَفلَة»؛ غافل شدن ؛ و آخری «الغِرَّة»؛ فریبخوردگی؛ من را از اینها برحذر بدار. کاربرد این مفاهیم برای مسئولان و دارندگان شئون کاری و جمعی، خیلی مهمتر از کاربرد آن در مورد افراد معمولی و عادّی است. ما از دو نظر محتاج این درخواست الهی هستیم و محتاج این مراقبتیم: یکی از نظر شخصیِ خودمان که نلغزیم؛ یکی از نظر حوزهی مسئولیّتمان. ماه رمضان، ماه تقابل شیطان و عبودیّت است. شیطان در ماه رمضان لگامزده است - این از یک طرف - و ماه رمضان، ماه عبودیّت است، که در این رابطه پُرمغزترین کلمه، کلمهی تقوا است: کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَماکُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقون. مسئله، تقابل شیطان و تقوا است. کار شیطان اغوا کردن است؛ یعنی ایجاد اختلال در دستگاه محاسبهی شما نقطهی مقابل، کارکرد تقوا است؛ اِن تَتَّقُوا اللهَ یَجعَل لَکُم فُرقانا، تقوا به شما فرقان، یعنی آگاهی برای جدا کردن حق از باطل را میدهد. وَ اتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ الله؛ تقوا موجب این است که خدای متعال دریچههای دانش را به روی شما باز کند. تأثیر شیطان در دستگاه محاسبهی ما، از راه تهدید و تطمیع است؛ اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولِیآءَهُ فَلا تَخافُوهُم وَ خافُونِ اِن کُنتُم مُؤمِنین. یکی از کارهای شیطان ترساندن است: اَلشَّیطنُ یَعِدُکُمُ الفَقر؛ شما را از فقر میترساند. از طرف دیگر تطمیع است؛ یَعِدُهُم وَ یُمَنّیهِم وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرورا؛ وعده میدهد، امّا فریب است. از یک طرف تهدید، از یک طرف تطمیع؛ مثل رفتاری که امروز آمریکا دارد. فقط تطمیع شخصی نیست؛ تطمیعهای کلّی: «چنین میکنیم، چنان میکنیم»؛ بعد هم نمیکنند. همهی این کارهایی که شیطان انجام میدهد برای این است که دستگاه محاسباتیِ انسان مؤمن را از کار بیندازد. محاسبهی غلط، یکی از بزرگترین خطرها است. مراقب باشیم که دستگاه محاسباتی ما بهوسیلهی شیطانهای انس و جن دچار اختلال نشود. شیطان که فقط شیطان جنّی نیست؛ ابلیس که فقط نیست؛ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛ شیاطین انس و جن به هم کمک هم میکنند. یکی از خطاهای محاسباتی این است که انسان در چهارچوب عوامل صرفاً مادّی محدود بماند. خداوند فرموده است: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم، این سنّت الهی است، این غیر قابل تغییر است: وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبدیلاً. این قطعهی تاریخ انقلاب در تاریخ ممتدّی که در طول نسلهای آینده، مورد بحث قرار خواهد گرفت، یکی از برجستهترین مقاطع تاریخی است. در دنیای مادّی، یک نظامی بهوجود بیاید برپایهی اسلام، آن هم درست در نقطهای که بیش از همهجای دنیا تأثیر عوامل آن قدرتهای منحرف کننده نفوذ داشتند. این همان «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم» است. وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛ دچار تزلزل هم نمیشوید، کما اینکه نشدیم. قرآن [میفرماید]: اَلَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةٍ کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةً اَصلُها ثابِت وَ فَرعُها فِی السَّماء. تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها. کلمهی طیّب، اقدام درست، در زمین ریشه میدواند و ثمربخش خواهد بود. نظام جمهوری اسلامی آن کلمهی طیّب است. امروز نظام، با سی سال قبل از لحاظ استحکام قابل مقایسه نیست. در دو آیه بعد [میفرماید]: یُثَبِّتُ اللهُ الَّذینَ ءامَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِی الحَیوةِ الدُّنیا وَ فِی الآخِرَة. همان تثبیت را مجدّداً تکرار میکند. در محاسبات ما این عوامل باید به حساب بیاید. امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار - که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد - همان نبرد پیغمبران با طواغیت زمان، با شیاطین انس و جن است. ما دنبال آرمانهای بلند هستیم؛ دنبال تشکیل جامعهی اسلامی و تحقّق بخشیدن به آرزوهای بزرگ پیامبران و صدّیقان و شهیدان؛ و دستگاههای شیطانی زمان، یک جبههاند و طبعاً با یکچنین حرکتی مخالفند. این حرکت الهی و حرکت پیامبرانه راه خودش را دارد ادامه میدهد و روزبهروز عمق پیدا میکند. در میدانهای دیگر، استکبار نتوانسته است، کاری از او برنیامده است. در میدانهای واقعی، تنها دو عامل مادّی در اختیار جبههی استکبار بوده و هست: یکی تهدید نظامی، یکی تحریم. استکبار غیر از این دو هیچ چیز در اختیار ندارد.. تحریم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتی بایستی خنثی کرد. برنامههای اقتصادی براساس و با فرض ماندن تحریمها بایستی برنامهریزی بشود. فرض کنیم که این تحریمها ذرّهای و سرِ سوزنی کم نخواهد شد؛ که حالا خود آنها هم همین را میگویند. این همان حرفی است که ما همیشه میگفتیم. هستهای بهانه است؛ مسئلهی هستهای هم نباشد، مسئلهی حقوق بشر هست، مسئلهی حقوق زنان هست؛ جعل کردن و بهانهگیری که خیلی مایهای نمیخواهد، دستگاه تبلیغاتی هم که در اختیار آنها است. امّا مسئلهی تهدید نظامی؛ امروز در دنیا کمتر کسی است که تهدید نظامی را جدّی بگیرد. اگر حملهی نظامی برای آمریکا مقرون به صرفه بود، یک لحظه تأمّل نمیکرد. میگویند اسرائیل تهدید نظامی میکند، آمریکا مانع میشود! اگر این حرف واقعیّت داشته باشد، بهخاطر چیست؟ مقرون به صرفه نمیدانند. بنده هم قاطعاً میگویم: حملهی نظامی به جمهوری اسلامی ایران برای هیچ کشوری مقرون به صرفه نیست. امروز خود آمریکاییها حملهی به عراق را تخطئه میکنند. وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین؛ اگر ما [مؤمن باشیم]، دشمن در میدان واقعی کاری نمیتواند بکند. خب، حالا که کاری در میدان واقعی نمیتواند انجام بدهد. راه علاج این است که دستگاه محاسبهی طرف مقابل را دچار اختلال کند؛ این کار را هم با تبلیغات، با کار سیاسی، با تماسهای گوناگون دنبال میکنند؛ میدانند که جمهوری اسلامی برای رسیدن به هدفهای خود دارای توان است؛ باید نخواهد؛ اگر «خواست»، میتواند؛ میخواهند کاری کنند که نخواهد. این همان جنگ نرمی است که ما از چند سال قبل از این دربارهی آن بحث کردیم. محاسبات ما را نمیتوانند عوض کنند؛ محاسبات جمهوری اسلامی از روز اوّل براساس منطق عقلانی بوده است. عناصری که این محاسبات را شکل میداده اینها است: اوّل، اعتماد به خدا و سنن آفرینش؛ دوّم، بیاعتمادی به دشمن و شناخت او. از جملهی موارد اعتماد به خدا و سنن آفرینش، اعتماد به مردم است؛ اعتماد به ایمانها؛ اعتماد به محبّتها؛ اعتماد به انگیزههای صادقانه؛ اعتماد به صدق مردم، اعتقاد به «ما میتوانیم»؛ تکیهی به عمل و پرهیز از بیکارگی؛ اعتماد به نصرت الهی؛ تکیهی به تکلیف و مجاهدت در راه تکلیف. مخالفت استکبار با این عقلانیّت است. ظواهر اسلامی هیچ کس را به مخالفت وادار نمیکند. مسئله مسئلهی اسم اسلام و تشریفات اسلامی نیست. یک حرف خوبی را یکی از کارشناسان دولتی آمریکا گفته است: آشتی میان ایران و آمریکا امکانپذیر است، امّا میان جمهوری اسلامی با آمریکا ممکن نیست؛ حرف درستی زده. یک توصیه خطاب به همهی مسئولین است. نگاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است. اگر قوی نباشید زور خواهید شنفت؛ نه از آمریکا و غرب، حتّی از موجودی مثل صدّام. عناصر قوّت چیست؟ روحیّه، امید، کاروتلاش، شناخت رخنههای اقتصادی، رخنههای فرهنگی، رخنههای امنیّتی، همافزایی دستگاههای مسئول، همافزایی دستگاههای مسئول با مردم. توصیهی دوّم این است که تا میتوانید کار کنید. نگویید نمیگذارند؛ این نمیگذارند حرف قابل پذیرشی نیست. قبلاً هم میگفتند. توصیهی سوّم [این است که] حرکت را براساس اصول انقلاب تنظیم کنید؛ از حاشیهسازی پرهیز کنید، به حلّ مشکلات مردم بپردازید. رابعاً همگرایی بخشی و همگرایی قوّهای را مهم بشمارید. بنده توصیهی مکرّر میکنم به مسئولین محترم قوای سهگانه که جلساتشان را بهطور مرتّب داشته باشند. و مسئلهی مدیریّت جهادی؛ این توصیه مربوط به همه است. توصیهای به خصوص دولت و قوّهی مجریّه: اوّلاً من دولت را تأیید میکنم، حمایت میکنم، مثل همهی دولتهای گذشته. البتّه نسبت به دولتهای گذشته، بهتر این است که نقد به صورت کارشناسی انجام بگیرد؛ نقد در منبرهای عمومی خیلی مصلحت نیست؛ نسبت به دولت کنونی هم نقد باید دلسوزانه باشد؛ به معنای مچگیری نباشد. ثانیاً به مسئولین دولت عرض میکنم: اقتصاد مقاومتی را جدّی بگیرید. خب، رئیس جمهور محترم گفتند، مسئولین هم اظهار کردهاند، منتها باید عمل کرد: وَ لا مِمَّن عَلی غَیرِ عَمَلٍ یَتَّکِل؛ اینجور نباشد که به زبان بگوییم، در عمل کُند حرکت بکنیم. در اقتصاد مقاومتی تکیه بر تولید داخلی است، بر استحکام بنیهی درونیِ اقتصاد است. رونق اقتصادی هم این است. بانکها باید نقش ایفا کنند، باید خودشان را تطبیق بدهند با موادّ سیاستهای اقتصاد مقاومتی. توصیهی مؤکّد به بخش صنعتومعدن: تحرّکشان را باید افزایش بدهند. بار اصلی بیرون رفتن کشور از رکود و عقبماندگی اقتصادی بر دوش بخش صنعتومعدن است. در مورد بخش کشاورزی؛ اهمّیّت حیاتی دارد. نگاه دولت به بخش کشاورزی، نگاه حمایت باشد. آنوقت باید مشکلات موجود در بخش کشاورزی برطرف بشود. سوّم: شعار دولت، اعتدال است؛ شعار بسیار خوبی است. سفارشی که میکنم این است که مراقب باشید جریانهای مؤمن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضیها این کارها را دارند میکنند؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی میکنند جریان مؤمن را که در خطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر میکند، آن جریان است که دولتها را در مشکلات واقعی به معنای حقیقی کلمه حمایت میکند، کنار بزنند. اسلام، مظهر اعتدال است. این اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم اعتدال است؛ قتِلوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ الکُفّار اعتدال است؛ امربهمعروف و نهیازمنکر اعتدال است معنای اعتدال این نیست که ما از کارهای احساس وظیفهای که فرد مؤمن انجام میدهد، جلوگیری کنیم. سفارش به جریانهای سیاسی و مطبوعاتی؛ فضای جنجالی در کشور به نفع کشور نیست. بنده هرروز مبالغ زیادی روزنامه نگاه میکنم - مثل خیلی از چیزهای دیگری که زیاد میخوانم - گاهی یک تیترهایی در روزنامهها [میآید] که باب فلان روزنامهی آمریکایی است. یک مسئلهی حسّاس کنونی، مسئلهی هستهای است که بیانات امروز رئیس جمهور کاملاً درست بود. طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضی بشوید. مسئولین میگویند ما به ۱۹۰۰۰۰ سو احتیاج داریم. این نیاز قطعی کشور است، باید نیاز کشور تأمین بشود. میگویند ما از بمب هستهای میترسیم! اوّلاً تضمین برای جلوگیری از سلاح هستهای راههای خودش را دارد. ثانیاً اگر بنا است که راجع به مسئلهی سلاح هستهای کسی نگران باشد، آن، آمریکا نیست. ما به تیم
مذاکرهکنندهمان اعتماد داریم. مطمئنّیم آنها به دستاندازی به حقوق کشور راضی نخواهند
شد. مسئلهی تحقیق و توسعه که قطعاً باید رعایت بشود؛ حفظ تشکیلاتی که دشمن قادر
به تخریب آن نیست. روی «فردو» تکیه میکنند، چون غیر قابل دسترسی است. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته |
- ۹۳/۰۴/۲۰